۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

همه ی چيزهایی كه قبلاً در قرآن آمده است

امروز مطلبی را راجع به اعجاز قرآن می ديدم؛ عكسی از تلسكوپ هابل، انفجار ِ ستاره ای را نشان می داد كه شبيه ِ يك گل ِ سرخ بود و نويسنده ادعا می كرد اين مطلب هزار و چهارصد سال پيش در قرآن اومده بوده و بعد می پرسيده، چرا در اين اعجاز انديشه نمی كنيد؟!
در واقع آدمهایی كه به چيزی معتقدند، همه چيز رو اونطور می بينند و ميشنوند كه حقانيت ِ اونها رو ثابت مي كنه و حتی تعجب می كنند كه چرا بقيه كورند و چنين حقايقی رو نمی بينند.
وقتی می گفتند زمين مركز ِ كائنات ِ ، آيه ای نشون می داد كه اين در قرآن قبلاً اومده
بعد هم كه مشخص شد، خير، زمين دور ِ خورشيد می چرخه، آيه ای ديگه ای نشون میداد كه اين مطلب هم قبلاً در قرآن اومده بوده و اشكال از اون علمای بالایی بوده كه نفهميده بودند والا خود ِ قرآن كه كامله!
وقتی گفتند اونطور كه در كتاب ِ عهد ِ قديم اومده و بعد هم در قرآن كپی شده، جريان ِ خلقت ِ آدم اينطوری نبوده كه خدا عين ِ كارگر كوره پز خونه، اول گل درست كنه، بعد تو گل فوت كنه و نظريه ی تكامل مطرح شد، آيه ی مربوطه هم به سرعت پيدا شد!
وقتی گفتند كائنات در هفت شبانه روز ايجاد نشده و نظريه ی مهبانگ و انفجار ِ بزرگ مطرح شد، عده ای هنوز نظريه به اثبات نرسيده، پيشاپيش رفتند و آيه مورد نظر و تفاسير ِ مربوطه رو پيدا كردند!
در يك طرف دانشمندان و محققان برای صد ها سال در راه تكامل ِ دانش استخون خورد می كنند و خشت روی خشت ميذارن و وقتی زحماتشون به بار نشست، كسايی كه در طرف ديگه يك عمر در عالم ِ هپروت و كافور در حال ِ تسبيح چرخوندن و ذكر اوراد هستند، ميگن، اين كه چيزی نيست!، اينو قبلاً هزار و چهارصد سال ِ پيش قرآن گفته بود! اگه اينطور هست و تمام علوم و راز و رمز ِ دنيا توی ِ اين كتاب هست، چطور جلوتر از دانشمندان و يا حداقل موازی با اونها كان ِ مبارك رو حركت نمی ديد و اين علوم رو استخراج نمی كنيد؟