۱۳۸۷ مرداد ۱۰, پنجشنبه

آيا بالاترين چيزی بيش از يك نشريۀ زرد است؟




خصوصيت مشترك نشريات زرد (yellow press) تلاش برای جلب توجه اقشار عادی جامعه است. آنها برای اغوای ديگران به خواندن نشريه، از فرمولهای ساده و ثابتی استفاده می كنند: اروتيك و حادثه.
تيترهایی كه اغواگرند و حس كنجكاوی را برمی انگيزند با درشت ترين سايز ممكن، عكس های بزرگ و رنگی كه يا اروتيكند يا گزارش حادثه ای, تمام ساختار نشرياتی مثل Sun و يا Bild را تشكيل می دهند. اين دومی كه بزبان آلمانی است، با تيراژی حدود چهار ميليون نسخه در روز چاپ می شود و برای خواندنش نيازی به دانستن زبان آلمانی نيست!

سايت بالاترين كه قرار است ظاهراً به همۀ ما امكان تمرين دموكراسی را بدهد، هيچ چاره ای جز افتادن به ورطۀ سليقۀ نازل جمعی ندارد و دليل آن ساده است. تمام كار و هدف اكثريت كاربران بالاترين -مسلماً اقليتی هم وجود داردـ جلب توجه مخاطب و رفتن به صفحۀ اول است. اينگونه است كه عليرغم ممنوعيت، مدام با عبارات "حتماً ببينيد"، "خيلی جالبه" و يا با لينكهای بدون شرح با تيتری كاملاً بی ربط مواجه می شويم. تيتری مثل "يعنی باهام ازدواج می كنه؟" و وقتی روی آن كليك می كنی شامپانزه ای را می بينی كه با اندو‌ه و حسرت به تو نگاه می كند. عكس هایی كه در پست گذاشته ام چهار لينك برتر اين روزند. تصاويری لينك شده در يك چيز مشتركند: اروتيك. يكی از ميليونها تصويری كه می توان هر روز در اينترنت يافت و صرفاً با هوشمندی كاربر و استفاده كمی از چاشنی طنز موفق به جلب توجه می شود...
آيا همين ها هستند داغ ترين مسايل روز ِ ايران و من ِ ايرانی؟

۱۳۸۷ مرداد ۸, سه‌شنبه

روايتی از عبيد زاكانی


شيخنا عبيد زاكانی، غير از چيزهایی كه توی كتاب ادبيات فارسی در مدرسه بما ياد داده اند، روايات نغز ديگری هم دارد. منجمله به روايت او،
قطب الدين شيرازی، استاد ِ سعد الدين مولتانی، "... در حجرۀ مدرسه يكی را می گا...
شخصی دست به در حجره نهاد. مولانا گفت: چه می خواهی؟
گفت: جايی هست كه دو ركعت نماز بگزارم؟
گفت: اينجا جا نيست. مگر كوری نمی بينی ما از تنگی جا دو به دو بر سر ِ هم رفته ايم!